• شماره های پیشین

    • فهرست مقالات عرف

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - نقد تأویلی جایگاه آسیه (س) در متون عرفانی از قرن چهارم تا پایان قرن هفتم
        حمیرا  زمردی فاطمه  حکیما
        شناسایی اسوه‌های دینی با تکیه بر تأویل و رمزگشایی، دریچه‌ای به سوی دریافت حقیقت و شناخت مراتب وجودی آنان است. ‌شیوه‌ای که در متون عرفانی برای نزدیک شدن به قصد گوینده و کشف لایه‌های پنهان متن سابقه دارد. این پژوهش با تکیه بر اقوال عارفان قرن چهارم تا پایان قرن هفتم، مرات چکیده کامل
        شناسایی اسوه‌های دینی با تکیه بر تأویل و رمزگشایی، دریچه‌ای به سوی دریافت حقیقت و شناخت مراتب وجودی آنان است. ‌شیوه‌ای که در متون عرفانی برای نزدیک شدن به قصد گوینده و کشف لایه‌های پنهان متن سابقه دارد. این پژوهش با تکیه بر اقوال عارفان قرن چهارم تا پایان قرن هفتم، مراتب وجودی آسیه، همسر فرعون را بررسی کرده است. با توجه به شواهد و مدارک موجود، آسیه، بانویی به کمال رسیده ‌است که خداوند وی را الگویی برای تمام مردان و زنان باایمان قرار داده است. عارفانی چون میبدی، عین‌القضات، ابن ‌عربی و مولانا، بر اساس تأویل آیات قرآن و روایات، مراتب والایی را چون اوتاد، ابدال، بندۀ مقرب الهی، ولی و برگزیدۀ حق برای او در نظر گرفته‌اند و او را از جملۀ خلیفگان دانسته‌اند. وی در تقابل با فرعون، زمینه‌ساز رسالت موسی (ع) است. دعای آسیه(س) هنگام شهادت، محل تأویل‌های عرفانی قرار گرفته ‌شده و نشان‌دهندۀ مقام «فنا» و عندیت است . پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - بررسی و تحلیل شخصیت و اندیشة مؤذن خراسانی عارف و شاعر قرن یازدهم هجری
        تکتم  بهرامی علیرضا  فولادی
        «محمدعلی خراسانی» مشهور و متخلص به «مؤذن»، از عارفان قرن 11 هجری و یکی از اقطاب ذهبیه است که دیوان شعری قریب به 3700 بیت از خود برجای نهاده است. این پیر خراسانی در سبزوار زاده شد و در روزگاران جوانی به فرقة ذهبیه پیوست و پس از شیخ حاتم زراوندی، به منصب قطبیت این فرقه نا چکیده کامل
        «محمدعلی خراسانی» مشهور و متخلص به «مؤذن»، از عارفان قرن 11 هجری و یکی از اقطاب ذهبیه است که دیوان شعری قریب به 3700 بیت از خود برجای نهاده است. این پیر خراسانی در سبزوار زاده شد و در روزگاران جوانی به فرقة ذهبیه پیوست و پس از شیخ حاتم زراوندی، به منصب قطبیت این فرقه نایل شد. مؤذن خراسانی چون بسیاری از عارف – شاعران، به جولان اندیشه‌های عارفانة خود در عرصة شعر پرداخت. هر چند وی در سدة یازده هجری می‌زیست، اشعار او را می‌توان ادامة شعر عرفانی سبک عراقی دانست. اشعار او ساده، روان و گیراست. در اشعار او سخن از عشق حقیقی بسیار است و اندیشه‌های صوفیانه، بازتابی ژرف در هسته و پوستۀ آن یافته است. این دیوان تاکنون تصحیح و چاپ نشده بود، اما نویسندۀ این سطور به تصحیح آن بر اساس چهار نسخه به عنوان پایان نامۀ خود همت گماشت. در این جستار سعی بر آن است تا ضمن معرفی این شاعر، دورنمایی از اندیشه‌های وی پیش روی خوانندگان نهاده شود تا آشنایی اجمالی با این شاعر اهل بیت (ع) حاصل آید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - تحلیل شعر «خضر کجاست» سرودة تقی پورنامداریان بر مبنای رویکرد بینامتنی
        همایون  جمشیدیان
        در این مقاله، شعر «خضر کجاست» سرودۀ تقی پورنامداریان، به لحاظ بینامتنی تحلیل می شود. هدف از این تحقیق علاوه بر تبیین نسبت تصاویر این شعر با شعر کلاسیک، نشان دادن ارتباط عناصر ژانرهای عرفانی، حماسی، غنایی و چگونگی ترکیب آنها در آفرینش شعر عاشقانۀ معاصر است. واژۀ «خضر»، د چکیده کامل
        در این مقاله، شعر «خضر کجاست» سرودۀ تقی پورنامداریان، به لحاظ بینامتنی تحلیل می شود. هدف از این تحقیق علاوه بر تبیین نسبت تصاویر این شعر با شعر کلاسیک، نشان دادن ارتباط عناصر ژانرهای عرفانی، حماسی، غنایی و چگونگی ترکیب آنها در آفرینش شعر عاشقانۀ معاصر است. واژۀ «خضر»، دلالت‌های عرفانی و اسطوره ای را تداعی می کند. با توجه به ویژگی خضر که دستگیر گم شدگان است، انتظار می رود گویندۀ عبارت «خضر کجاست»، در وادی های سیر و سلوک سرگردان باشد. چنین دلالت هایی در واژگان و عبارت‌هایی چون «ظلمات»، «آب حیات» و «بیابان شب» نیز دیده می شود. از سوی دیگر با توجه به مضمون شعر، این پرسش مطرح می شود که چگونه اجزای شعر و دلالت‌های معنایی مختلف آن در کنار یکدیگر قرار گرفته است؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که این شعر در ژانر غنایی و توصیف معشوق زمینی است، اما نشانه هایی از دیگر ژانرها در آن دیده می شود. راوی شعر همچون قهرمان حماسی، مراحل سختی را برای رسیدن به مقصود پشت سر می گذارد، مثلاً از سرزمین تاریکی ها می گذرد. بندهای چهارگانۀ شعر، تداعی گر چهار فصل سال اند. این فصل ها همچون زمان اساطیری دوری اند و سیر خطی ندارند. همگام با گردش این فصول، فراق و وصال شکل می‌گیرد. این شعر حاصل تلاقی و تداعی ژانرهای گوناگونی است که از ناخودآگاه شاعرِ زیسته در آن عوالم فرهنگی، مجال ظهور یافته است. در این مقاله از روش بینامتنی در تحلیل شعر استفاده شده است و با مقایسه و تحلیل عناصر ژانرهای مختلف، نسبت آنها با یکدیگر در ایجاد متنی منسجم و ساختارمند بررسی شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - جايگاه لوح و قلم در جهان‌شناسي عرفاني ابن‌عربي و عطار نيشابوري
        مهدي  زماني
        در جهان‌شناسي عرفاني ابن‌عربي «قلم اعلي» همان «عقل اول»، «روح كلي» و «حقيقت محمديه» است كه در تدوين و نگارش سطور كتاب آفرينش نقشي اصلي دارد، اما ايجاد قلم مستلزم وجود قابليت است كه به صورت «لوح محفوظ» يا «نفس كلي» آشكار مي‌گردد. ابن‌عربي کوشیده تا از طريق تمثيل، نقش لوح چکیده کامل
        در جهان‌شناسي عرفاني ابن‌عربي «قلم اعلي» همان «عقل اول»، «روح كلي» و «حقيقت محمديه» است كه در تدوين و نگارش سطور كتاب آفرينش نقشي اصلي دارد، اما ايجاد قلم مستلزم وجود قابليت است كه به صورت «لوح محفوظ» يا «نفس كلي» آشكار مي‌گردد. ابن‌عربي کوشیده تا از طريق تمثيل، نقش لوح و قلم را در تجلي صفات علم و اراده الهي روشن سازد. او در اين راه، آيات قرآن را بر اساس شهود و مباني عرفاني تفسير مي‌كند، اما افزون بر اين، آنها را با اصول و قواعد حكمي و نيز طبيعيات قديم تطبيق مي‌نمايد؛ کوششی كه برخي از حكيمان مسلمان در تبيين نظريه فيض انجام داده‌اند. عطار نيشابوري در نقطه اوج تبيين جهان‌شناسي خود در «مصيبت‌نامه» لوح و قلم را به ترتيب مظهر صفات علم و قدرتِ «جان» معرفي مي‌كند و اصل «جان» را نور مصطفي يا حقيقت انسان كامل مي‌بيند. او نيز در توصيف‌ها و تمثيل‌هاي خود درباره لوح و قلم هم به اصول عقلی حكمت و هم به مباني هيئت قديم يا نظرية افلاك نه‌گانه نظر دارد. توضیح مبانی و بيان نقاط اشتراك و تفاوت اين دو عارف برجستة مسلمان از جمله نتايج اين مقاله است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - بررسی اوصاف و شخصيت پیامبر اعظم در متون منثور عرفانی فارسی
        عفت  نادری‌نژاد مصطفی  گرجی
        يكي از مضامين اصلي در آثار ادبي جهان، به‌ويژه متون عرفاني و اخلاقي، تقرير احوال پيامبران الهي است كه غالباً حاصل تجربيات ناب و شهود عرفاني است. عرفان نيز که از يك منظر، نوعی نگاه هنری به مذهب است، اين زمينه را فراهم كرده تا گزاره ها و مؤلفه‌هاي ديني، از جمله: بحث نبوّت، چکیده کامل
        يكي از مضامين اصلي در آثار ادبي جهان، به‌ويژه متون عرفاني و اخلاقي، تقرير احوال پيامبران الهي است كه غالباً حاصل تجربيات ناب و شهود عرفاني است. عرفان نيز که از يك منظر، نوعی نگاه هنری به مذهب است، اين زمينه را فراهم كرده تا گزاره ها و مؤلفه‌هاي ديني، از جمله: بحث نبوّت، با رويكرد زيباشناختي و هنري بازپرورده شود. در اين ميان متون عرفاني منثور فارسي به دلايل فرهنگي و زباني اين امكان را داشته و يافته است كه به بحث نبوت بويژه نبوّت پيامبر خاتم از زوايا و ابعاد مختلف بنگرد؛‌ متون منثوري كه به نسبت قالب ديگر يعني شعر، عميق تر و بيشتر به مسئله نبوّت و اقوال و احوال حضرت محمّد پرداخته است. عارفان در اين دسته از متون با نگاه موشکافانه سعی كرده اند از یکسو مضامین مختلف را با کلام الهی و احادیث نبوی همراه كنند و از دیگر سو، به گفتار و اقوال خويش اعتبار بيشتري ببخشند. نويسنده در اين مقاله سعي مي كند با توجه به فقدان اثر پژوهشي جامع به صورت مقايسه اي و تاريخي در حوزه جايگاه، وضع و حال پيامبر خاتم در مجموعه متون عرفاني منثور،‌ پانزده متن از امّهات متون عرفاني را از سده آغازين تأليف متون عرفاني فارسي تا سده هشتم، انتخاب و اقوال، کردار و سلوك پیامبر اعظم را به صورت مقايسه‌اي مطالعه و نقطه اشتراک و افتراق آنها را در حوزه مورد نظر تبيين كند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - پژوهشي در چگونگيِ تأويلات قرآني شمس تبريزي
        محمّد  خدادادي مهدی  ملک‌ثابت يدالله  جلالي پندري
        بی‌شک یکی از بزرگترین عارفان پهنه عرفان اسلامی شمس‌الدین محمّد تبریزی، عارف نام آور قرن هفتم هجری است که تحول بنیادینی در تفکرات مولانا جلال‌الدین مولوی به وجود آورد. شمس تبریزی در تنها اثر به جا مانده از خویش؛ یعنی «مقالات» نظریه‌های جالبی در ابواب مختلف عرفانی از خود چکیده کامل
        بی‌شک یکی از بزرگترین عارفان پهنه عرفان اسلامی شمس‌الدین محمّد تبریزی، عارف نام آور قرن هفتم هجری است که تحول بنیادینی در تفکرات مولانا جلال‌الدین مولوی به وجود آورد. شمس تبریزی در تنها اثر به جا مانده از خویش؛ یعنی «مقالات» نظریه‌های جالبی در ابواب مختلف عرفانی از خود به یادگار گذاشته است که برخي از آنها قابل توجه هستند. شمس تبريزي نظريات بديعی دربارة تأويل و تفسير قرآن دارد كه تا کنون مورد توجه قرار نگرفته‌اند. شمس در ضمن تأويل‌هاي خود بطن‌هاي جديدي را از قرآن عرضه مي‌كند كه باعث شگفتي و شيفتگي هر پژوهشگر و محقق آگاه به عرفان اسلامي مي‌شود. همين موضوع اهميت پرداختن به اين مقوله را دو چندان مي‌كند. اين مطالب به صورت پراكنده و از هم گسيخته در «مقالات» مندرج هستند و طبقه‌بندي آنها نياز به كوشش فراوان دارد. در اين پژوهش ابتدا نظريات كلّي شمس دربارة تأويل، لزوم روي آوردن به آن و آشنايان به علم تأويل را بيان كرده و سپس نظريات وي در باب قرآن و تأويل آن را به صورتي ساختارمند شرح داده و به بررسي آن پرداخته‌ايم. علاوه بر این، تفاسیر شمس را با شش تفسیرِ عرفانیِ قبل و معاصر او مقایسه کرده و نوآوری‌های شمس را مشخص ساخته‌ایم. شمس بر اين باور است كه انسان كامل يا ولي اعظم در هر عصري مظهر كامل قرآن است. در انديشه شمس قرآن داراي بطن‌هاي بي‌نهايت است و اعتقاد به هفت بطن و هفتاد بطن نوعي سطحي نگري است. او در تعاليم خود دانستن تأويل و تفسير قرآن را براي هر مسلماني لازم دانسته و حضرت رسول(ص) را به عنوان نخستين مؤول و مفسر قرآن معرفي مي‌كند. در یک تقسیم بندی کلی می‌توان گفت که شمس برای تأویل و تفسير آیات از چهار شیوه تأویلي استفاده کرده است که عبارتند از: الف) تأویل یک واژه قرآني به یک مفهوم و یا واژه دیگر. ب) تأویل به وسیله اضافه کردن یک کلمه به آیه. ج) تأویل و تفسیر بواسطه ارائه کردن شأن نزولي خاص از آیه. د) تفاسیر توجیهی که در آنها کاربرد برخی از اصطلاحات را توجيه مي‌كند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - تحلیل و نقد کاربرد فتح و فتوح و فتح باب در متون عرفانی ادب فارسی
        منظر  سلطانی حسین  علیقلی‌زاده
        برای فهم هرچه بهتر ادب فارسی، شناخت اصطلاحات عرفانی از ضروریات است؛ چرا که عرفان و اندیشه عرفانی جان مایه ادب فارسی است. از جمله اصطلاحات عرفانی، فتح و فتوح و فتح باب است که به‌صورت گسترده ای در متون گوناگون کاربرد داشته است. در این پژوهش با توجه به معانی مختلفی که در چکیده کامل
        برای فهم هرچه بهتر ادب فارسی، شناخت اصطلاحات عرفانی از ضروریات است؛ چرا که عرفان و اندیشه عرفانی جان مایه ادب فارسی است. از جمله اصطلاحات عرفانی، فتح و فتوح و فتح باب است که به‌صورت گسترده ای در متون گوناگون کاربرد داشته است. در این پژوهش با توجه به معانی مختلفی که در جستجو و بررسی کاربرد «فتح و فتوح و فتح باب» از متون استخراج شده، سیر تطور فکری و معنایی تفاسیر و تأویلات عرفانی در این مورد را از بدو پیدایش آن تا مرحله اوج و کمال و باز افول آن از نظر شخصیت های برجسته عرفانی و ادبی به‌صورت خلاصه نشان می‌دهیم. اصطلاحات «فتح» و «فتوح» و «فتح باب» در بعضی جاها به جای یکدیگر به کار رفته و گاهی یکی از آنها به جای هر سه اصطلاح به کار رفته است. با مطالعه امهات متون عرفانی و تحلیلی که از «فتح و فتوح» و «فتح باب» به دست آمده است، باید گفت که اصطلاح «فتح» از واژه‌های قرآنی است که عرفا و ادبا آن را از قرآن أخذ کرده، معانی مختلف تأویلی و تفسیری بر آن حمل کردند. نهال معنا و مفهوم عرفانی این اصطلاحات که از آبشخور قرآن سر برآورده بود، در گذر زمان به‌صورت درختی تنومند و پربار با شاخ و برگها و میوه های رنگارنگ در آثار عرفانی ادب فارسی جلوه کرد و در نزد مولانا به کمال خود رسید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - نظرية شعور و جاودانگي هستي در انديشة عرفاني مولوي
        حسين  نوين
        مولوي بر اساس دريافت‌هاي شهودي خود و با تأسي از آيات قرآني و دانش ديني خود، كلي‍ّة ذر‌ّات عالم را با شعور، زنده و فع‍ّال مي‌شمارد كه در يك هماهنگي كامل و ذاتي، با شعور حاكم بر هستي در ارتباط است. اين ارتباط زماني كامل مي‌شود كه اجزاء هستي؛ از جمله انسان، از بعد ماد‌ّي چکیده کامل
        مولوي بر اساس دريافت‌هاي شهودي خود و با تأسي از آيات قرآني و دانش ديني خود، كلي‍ّة ذر‌ّات عالم را با شعور، زنده و فع‍ّال مي‌شمارد كه در يك هماهنگي كامل و ذاتي، با شعور حاكم بر هستي در ارتباط است. اين ارتباط زماني كامل مي‌شود كه اجزاء هستي؛ از جمله انسان، از بعد ماد‌ّي خود دور شده، بر بعد معنوي و روحي خود بيفزايد. اين همان قانون آنتروپي (كهولت ماد‌ّي) و نگانتروپي (افزايش حيات معنوي) در فيزيك است. مولوي مانند انيشتين به دو نوع نور حسي و تقديري معتقد است و مرگ انسان را نيز تبد‌ّل بعد مادي به نور تقديري و جاودانگي برمي‌شمارد. در نظر مولوي بهره‌مندي انسان از نور تقديري و ازلي و ارتباط با كليت حاكم بر جهان هستي و دست‌يابي به جاودانگي نوراني، در ساية كسب قابلي‍ّت حس‍ّي يا شعور باطني و شهود ميسر است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - سفر در متون نثر عرفاني
        هوشنگ  محمدي افشار
        منشأ اصلي عرفان و تصوف اسلامي، قرآن و سيره‌ي نبوي است و بناي آن بر زهد و اخلاص همراه با چاشني عشق و محبّت نهاده شده است. از جمله آداب و مسائلي كه همواره در دو جنبه‌ي ظاهري و روحاني مورد توجه و اختلاف نظر و ذوق میان مشايخ و محققان صوفيه بوده، «سفر» است. در نوشته‌ي حاضر چکیده کامل
        منشأ اصلي عرفان و تصوف اسلامي، قرآن و سيره‌ي نبوي است و بناي آن بر زهد و اخلاص همراه با چاشني عشق و محبّت نهاده شده است. از جمله آداب و مسائلي كه همواره در دو جنبه‌ي ظاهري و روحاني مورد توجه و اختلاف نظر و ذوق میان مشايخ و محققان صوفيه بوده، «سفر» است. در نوشته‌ي حاضر بر مبناي متون نثر صوفيانه‌ي فارسي، به بررسي و تبيين سفر ظاهر، از نخستين دوره‌ي پيدايش عرفان و تصوف تا اواخر سده‌ي هشتم هجري مي‌پردازيم و انواع سفر، انگيزه ها، فوايد، اهداف و مقاصد و لوازم سفر را همراه با ديدگاههاي متصوفه و شخصيت هاي نامدار هر دوره در ارتباط با اين مسئله بررسي مي‌كنيم. در اين جستار، علاوه بر استناد به قرآن كريم و احاديث و روايات مأثوره، به شيوه‌ي كتابخانه اي و براساس فنّ توصيف و تحليل محتوا، به منابع نظري تصوف و عرفان و شرح احوال و سخنان بزرگان صوفيه ، از سده‌ي پنجم تا هشتم ارجاع داده شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - تحليلی بر سيرالعباد الی المعاد سنايی
        معصومه  غیوری
        مثنوی سیرالعباد الی‌المعاد سنایی اثری جذاب در عرفان اسلامی و شرح سفر روح در عالمی ماورایی است. این مثنوی متأثر از معراج پیامبر اسلام‌(ص) و دیگر معراج نامه‌های پیش از خود است اما به تحقیق این اثر، تجلی ناب‌ترین تجارب روحی و بلوغ روانی و شخصیتی صاحب و سرایندۀ آن است. سیرا چکیده کامل
        مثنوی سیرالعباد الی‌المعاد سنایی اثری جذاب در عرفان اسلامی و شرح سفر روح در عالمی ماورایی است. این مثنوی متأثر از معراج پیامبر اسلام‌(ص) و دیگر معراج نامه‌های پیش از خود است اما به تحقیق این اثر، تجلی ناب‌ترین تجارب روحی و بلوغ روانی و شخصیتی صاحب و سرایندۀ آن است. سیرالعباد سفری در خود و دنیای پر رمزوراز روح انسانی و آکنده از تصاویر سمبلیکی است که ریشه در مخزن عمومی و بزرگ اطلاعات و احساسات انسان‌ها از تاریخ ازلی آفرینش دارد. سیرالعباد داستان سفر روح، عروج و رستاخیز و تولدی در خلاقیت و تمامیت معنوی است. در این مقاله کوشیده‌ام با جمع‌آوردن دیدگاه بزرگان و نظریه‌پردازان عرصه روان‌شناسی و اسطوره، تحلیلی در عرصه‌های عرفان، اسطوره و روان‌شناسی از این اثر عرضه كنم و نکات مشابه عرصه‌های فوق و ردپای آنها را در اثر سنایی باز نمایم. همان طور که در مقدمه مقاله گفته شده است مقصود از این همانندسازی به هیچ وجه تنزل و محدودیت افق معنایی اثر سنایی به یکی از عنوان‌های مذکور نیست. این مقاله سیرالعباد را در چهار بخش عمده زیر به ترتیب مورد تحلیل قرار می‌دهد: 1. میل بازگشت به سرآغاز (بررسی از دیدگاه اسطوره و عرفان) 2. تفرد و تکامل شخصیت روانی (بررسی سیرالعباد در حیطه علم روان‌شناسی) 3. آیین گذر قهرمانی یا پاگشایی (تحلیل اثر در عرصه آیین‌ها و مناسک اسطوره‌ای) 4. رستاخیز و دور تسلسل (تحلیل بخش پایانی سفر سنایی در معنا دادن به زندگی مادی) پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        11 - تأملّی در کاربرد اصطلاح "تشبیه و تنزیه" در متون ادبی ـ عرفانی فارسی
        سيده مريم  ابوالقاسمي
        «تشبيه و تنزيه» از جمله اصطلاحات عرفاني است كه در حوزه هايي مانند ادبيات،‌ تفسیر، كلام و ملل و نحل نيز مورد توجه است. اين دو اصطلاح در نشانه‌شناسي زبان عرفاني از حيث ساختار در رديف «اصطلاحات زوجي» قرار مي گيرد. كاربرد اين دو تركيب در كنار هم بعد از ابن عربي رواج بيشتري چکیده کامل
        «تشبيه و تنزيه» از جمله اصطلاحات عرفاني است كه در حوزه هايي مانند ادبيات،‌ تفسیر، كلام و ملل و نحل نيز مورد توجه است. اين دو اصطلاح در نشانه‌شناسي زبان عرفاني از حيث ساختار در رديف «اصطلاحات زوجي» قرار مي گيرد. كاربرد اين دو تركيب در كنار هم بعد از ابن عربي رواج بيشتري داشت. وي با بيان نظريه خويش، اعتقاد به تشبيه و تنزيه را در مسيري تازه افكند كه بعدها بسياري از عرفا و ادباي انديشمند تحت تأثير نظريه و تفكّر او قرار گرفتند. در اين مقاله سابقه كاربرد اين دو اصطلاح در شعر و ادب فارسي و متون مختلف بررسي مي‌شود. بيان ارزش و اهميّت اين دو اصطلاح به عنوان يكي از موضوعات بحث انگيز در دوره هاي مختلف، بررسي سير تحولات معنايي و گستردگي قلمرو كاربرد اين دو واژه در متون گوناگون از اهداف ديگر اين مقاله است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        12 - مولوي پژوهي و مولوي پژوهان در كشورهاي انگليسي زبان
        احمد  تميم‌داري
        موضوع این مقاله در حوزه ادبیات تطبیقی و بررسي و تحليل اثرپذیری ادیبان، متفکران و مترجمان از آثار ادب پارسی به ویژه آثار مهم مولاناست. در این بررسی کوشیده‌ایم با بزرگان ادب انگلیسی و آمریکایی که آثار مهمی از طریق ترجمه یا اقتباس تدوین کرده‌اند و در شناسایی و شناساندن ادب چکیده کامل
        موضوع این مقاله در حوزه ادبیات تطبیقی و بررسي و تحليل اثرپذیری ادیبان، متفکران و مترجمان از آثار ادب پارسی به ویژه آثار مهم مولاناست. در این بررسی کوشیده‌ایم با بزرگان ادب انگلیسی و آمریکایی که آثار مهمی از طریق ترجمه یا اقتباس تدوین کرده‌اند و در شناسایی و شناساندن ادبیات فارسی به ویژه شعر مولانا در کشورهای انگلیسی زبان همت گمارده‌اند، آشنا شویم. از قرن هجدهم توجه به ادبیات فارسی آغاز گردید و به ترجمه و اقتباس از آثار ادب فارسی پرداخته شد. رویکرد به آثار مولانا هم بسیار مهم تلقی شد. تعالی‌گرایان انگلیسی و آمریکایی مکتب تعالی‌گرایی را با مطالعه و تحقیق در آثار مولوی، به کمال رسانیدند. در اواخر قرن نوزدهم گزیده متون شرقی با همّت مانکار دانیل کانوی انتشار یافت. پاره‌ای از داستان‌های مثنوی، آرمان‌های اخلاقی و رفتاری را در جامعه انگلیسی و آمریکایی مطرح کرده است. ویلیام، آر، آلگر نخستین گلچین آمریکایی ادبیات شرقی را منتشر ساخت. ادوارد. جی. براون مقدمه منثور دفتر اول مثنوی را به انگلیسی ترجمه نمود. رینولد الین نیکلسون هم هشت جلد کتاب در شرح مثنوی تألیف نمود و پانزده سال از عمرش را بدین مهم اختصاص داد. آرتور جی. آربری یکی دیگر از متفکّران بزرگ در مطالعات مولوی‌پژوهی به شمار می‌آید. جیمز جی. کوان مدرّس هنر، پنجاه شعر برگزیده نیکلسون را از دیوان شمس تبریزی، در ساختار شعر نو بازنویسی کرده است. اندرو هاروی آثاری در بزرگداشت مولوی، بازآفرینی اشعار او، از جمله شعله سخنگو، نور در نور و دیگر کتاب‌هایی که همه دربارة مولاناست، منتشر کرده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        13 - مضامين عرفانی در غزليات صائب
        حسين  فقيهي حسن  شاهی‌پور
        صائب تبريزی شاعر توانمند و اديب هنرمندی است که در روزگار خود در هند، ايران و آسيای ميانه شهرت بسزايی يافته بود، و اين عظمت و افتخار آنگاه برای وی حاصل شده است که در شيوه شاعری طرزی نو و در محتوای سخنش به ايراد نکته‌های دقيق اخلاقی، حکمی، اجتماعی و عرفانی پرداخته است که چکیده کامل
        صائب تبريزی شاعر توانمند و اديب هنرمندی است که در روزگار خود در هند، ايران و آسيای ميانه شهرت بسزايی يافته بود، و اين عظمت و افتخار آنگاه برای وی حاصل شده است که در شيوه شاعری طرزی نو و در محتوای سخنش به ايراد نکته‌های دقيق اخلاقی، حکمی، اجتماعی و عرفانی پرداخته است که به اشعار، شکوه و جلال خاصی بخشيده است. سبک شعری صائب به شيوه شاعران عهد صفوی، پر از مضمون‌های دقيق و انديشه‌های باريک و خيال‌های ديرياب، به ويژه تمثيلات يا معادله‌هايی است که مخصوصاً در غزليات به بهترين وجه آمده است. اغلب در بررسی غزليات صائب، تنها به مضامين باريک ادبی و کلام تخيلی و دور از ذهن او توجه کرده‌اند. اما به مضامين والای عرفانی و صوفيانه صائب نپرداخته‌اند. هيچ گاه صائب به عنوان شاعر عارف و پايبند به آرا و انديشه‌های صوفيانه در عهد صفويه مورد نظر نبوده است. نگارنده در صدد است به اين موضوع بپردازد که شعر صائب علاوه بر جنبه‌های ادبی، اجتماعی، حکمی و اخلاقی، دارای مضامين بلند عرفانی است و به حق می‌توان گفت صائب شاعر بی‌مدعايی بوده است که غزلياتش تبلوری از افکار و انديشه‌های صوفيانه است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        14 - سيره پيامبر(ص)، معيار عرفان اسلامي بازتاب‌يافته در متن‌هاي صوفيانه فارسي
        غلامحسين  غلامحسين‌زاده
        تصوف اسلامي بر مبناي چه محورهايي شكل گرفته است، و بر اساس كدام شاخص‌ها و معيارها مسير حركت خود را تنظيم كرده و خطاهاي خود را چگونه اصلاح نموده است؟ بررسي‌ها نشان مي‌دهد منشأ عرفان و تصوف اسلامي، منحصراً قرآن و سيرت پيامبر است؛ اما در مسير حركت خود، از آداب و رسوم و ديدگ چکیده کامل
        تصوف اسلامي بر مبناي چه محورهايي شكل گرفته است، و بر اساس كدام شاخص‌ها و معيارها مسير حركت خود را تنظيم كرده و خطاهاي خود را چگونه اصلاح نموده است؟ بررسي‌ها نشان مي‌دهد منشأ عرفان و تصوف اسلامي، منحصراً قرآن و سيرت پيامبر است؛ اما در مسير حركت خود، از آداب و رسوم و ديدگاه‌هاي ساير ملل نيز متأثر شده است؛ و اينكه بعضي ـ هر چند با دیدگاه‌های مختلف ـ كوشيده‌اند مسير عرفان و تصوف اسلامی را به عكس نشان دهند، احتمالاً تحت تأثير برداشت‌ها و ديدگاه‌هاي ديني و سياسي خود بوده‌اند، يا ـ بسته به نوع نگرش خود ـ خواسته‌اند با نشان دادن منشأ غيراسلامي براي آن، تصوف و عرفان اسلامي را مغایر شريعت اسلامي يا در كنار آن قلمداد کنند؛ یا به گونه‌اي آن را معرفي كنند كه نشان دهند سلوك عرفاني سنتي ادب فارسي، بي‌نياز از عمل به احكام شريعت اسلامي است. حال آنكه مستندات فراوان حاكي از آن است كه عرفان اسلامي مستقيماً از قرآن و سيره نبوي، و روش و سلوك اهل بيت و صحابه و تابعين و زهاد صدر اسلام نشئت گرفته است؛ اما بتدريج ديدگاه‌هاي پيروان مكاتب ديگر و آداب اجتماعي اقوام و ملل مختلف و بخصوص خواسته‌هاي نفساني زاهدان و صوفيان ريايي، بر آن تأثير گذاشته است و سبب شده اندک اندک انحرافاتي در آن راه يابد، بنابراين مشايخ بزرگ صوفيه كوشيده‌اند از طريق تأليف كتب متعدد و ارشاد مريدان، مسير عرفان نظري و عملي را بر مبناي معيار و شاخصه اصلي آن، يعني قرآن و سيرت پيامبر اكرم اصلاح كنند و آن را به مسير اصلي خود بازگردانند تا عرفان و تصوف اسلامي همچنان بتواند در شاهراه اصلي خود به مسيرش ادامه دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        15 - اثرگذاری تحولات سياسي و اجتماعي قرن پنجم بر رفتار و گفتار ابوسعيد ابوالخير
        طاهره  خوشحال عبدالناصر  نظرياني
        در آستانه قرن پنجم، خراسان به عنوان كانون اصلي تحولات سیاسی، در ناامنی و فقر و پريشاني به سر مي‌برد و عدم ثبات سلاطين و اميران، به تضييع هر چه بيشتر حقوق مردم و رواج فرهنگ ريا و چاپلوسي منجر مي‌گردید؛ در حالی که اغلب اندیشمندان و عالمان رسمی، يا بازيچه دست صحنه‌گردانان چکیده کامل
        در آستانه قرن پنجم، خراسان به عنوان كانون اصلي تحولات سیاسی، در ناامنی و فقر و پريشاني به سر مي‌برد و عدم ثبات سلاطين و اميران، به تضييع هر چه بيشتر حقوق مردم و رواج فرهنگ ريا و چاپلوسي منجر مي‌گردید؛ در حالی که اغلب اندیشمندان و عالمان رسمی، يا بازيچه دست صحنه‌گردانان قدرت و سياست بودند، و يا در گوشه عافیت نشسته و مهر سكوت و تمکین بر لب داشتند. اما ابوسعيد ابوالخير به عنوان عارفي اجتماعي، با تکیه بر رفتار و گفتاری محبت‌آمیز و آمیخته به طنز، و با اشراف بر ضمیر و اندیشه دیگران، در مسیر مقابله با ریا و ظاهرسازی، هدایت و به راه آوردن ستم پیشگان، و همچنین حمایت از مردم درمانده، واکنش‌های مناسبی از خود نشان می‌داد. در اين مقاله با استناد به آنچه از ابوسعید در اختیار داریم، سعی کرده‌ایم تا به بررسی ارتباط و تناسب میان حوادث و واقعیت‌های جاری آن روزگار، و عکس‌العمل‌ها و رفتارهای ابوسعید بپردازیم، و نوع و میزان تأثیرپذیری او را از مسائل و اتّفاقات سیاسی و اجتماعی نشان بدهیم. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        16 - جست‌ و جوي هفت وادي عشق عطار در بناي خانه‌هاي خدا
        ايمان  زكريايي كرماني
        تصوف و عرفان از مهم‌ترين جريانان‌هاي فکری و معنوی اثرگذار بر هنر ايران بوده است. در طريق صوفيه جهت رسيدن به کمال مطلوب، مراتب و مقاماتی وجود دارد که هر يک از عرفا با توجه به مقام معنوی و ميزان دريافت خود از طريقت آنها را برشمرده و نامگذاری کرده‌اند. تصوف از طريق آيين فت چکیده کامل
        تصوف و عرفان از مهم‌ترين جريانان‌هاي فکری و معنوی اثرگذار بر هنر ايران بوده است. در طريق صوفيه جهت رسيدن به کمال مطلوب، مراتب و مقاماتی وجود دارد که هر يک از عرفا با توجه به مقام معنوی و ميزان دريافت خود از طريقت آنها را برشمرده و نامگذاری کرده‌اند. تصوف از طريق آيين فتوت و جوانمردی به هنر‌ها و صنايع راه پيدا کرده و از اين طريق نفوذ خود را در معماری و به خصوص معماری مساجد نمايان ساخت. يکی از جلوه‌های ظهور عرفان در معماری مسجد وجود مراتب عرفان در آن است که با مدد از خصوصيت تأويل‌پذيری معماری می‌توان هفت شهر عشق عطار را (طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحيد، حيرت، فقر) با هفت ساختار مسجد (جلوخان، سردر، هشتی، دالان، صحن، گنبدخانه، محراب) که به نوعی حرکت نمازگزار را تا رسيدن به محراب به نمايش می‌گذارد تطبيق داد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        17 - بررسى سبك نثر شاعرانه در عبهرالعاشقين
        سعید  بزرگ بیگدلی
        روزبهان بقلى شيرازى از پرآوازه‏ترين عارفان قرن ششم است. يكى از مهم‏ترين آثار فارسى او عبهرالعاشقين است كه جدا از اهميتى كه در شناخت عرفان عاشقانه دارد، از نظر نثر برجسته و شاعرانه‏اش نيز در خور توجه و تأمل است. اين مقاله سبك نثر شاعرانه عبهرالعاشقين را از سه منظر موسيقي چکیده کامل
        روزبهان بقلى شيرازى از پرآوازه‏ترين عارفان قرن ششم است. يكى از مهم‏ترين آثار فارسى او عبهرالعاشقين است كه جدا از اهميتى كه در شناخت عرفان عاشقانه دارد، از نظر نثر برجسته و شاعرانه‏اش نيز در خور توجه و تأمل است. اين مقاله سبك نثر شاعرانه عبهرالعاشقين را از سه منظر موسيقي و نظم در بيان، زبان اسلوب بيان و تخيل ـ كه مهم‌ترين عناصر شاعرانگي كلام محسوب مي‌شوند ـ بررسي كرده و نمونه‌هايي از كلام شاعرانه روزبهان را در معرض ديد و داوري مخاطبان قرار داده است. بر اساس يافته‌هاي اين پژوهش جلوه‏هاى گوناگون موسيقى كلام، صور خيال، عاطفه‏اى عميق كه بازتاب تجربه‏هاى عرفانى نويسنده است، زبان برجسته و خاص و ابهام برخاسته از آن، از جمله عناصرى هستند كه از نثر عبهرالعاشقين آشنايى‌زدايى كرده و آن را به نثري شاعرانه مبدّل ساخته كه در ميان تمامى آثار منثور عرفانى فارسى متمايز و برجسته است. روزبهان با استفاده از اين عناصر ظرفيت‏هاى عادى زبان معيار را براى ثبت يا بيان بخشى از تجربه‏هاى روحانى‏اش كه عمدتاً منطق گريز و بيان‌ناپذيرند افزايش داده است. از سوى ديگر به نظر مى‏رسد ذهن و جان زيباپسند روزبهان در اين آثار در پى شهود و ادراك زيبايى بر پهنه نثر فارسى نيز بوده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        18 - سهراب سپهري در ترازوي نقد منتقدان
        غلامرضا  پيروز فاطمه‌زهرا  صادقي
        تحقيق حاضر در حوزه‌ نقد نقد به مقاله‌ها، سخنراني‌ها و مصاحبه‌هايي مي‌پردازد كه دربارة زندگي، آثار و افكار سهراب سپهري شاعر و نقاش ايراني بر جاي مانده است. در اين پژوهش سعي شده تا شيوه‌هاي انتقادي و رويكرد‌هاي نقد ادبي، تبيين ارزش، سلامت نقدها، ميزان توفيق يا عدم توفيق م چکیده کامل
        تحقيق حاضر در حوزه‌ نقد نقد به مقاله‌ها، سخنراني‌ها و مصاحبه‌هايي مي‌پردازد كه دربارة زندگي، آثار و افكار سهراب سپهري شاعر و نقاش ايراني بر جاي مانده است. در اين پژوهش سعي شده تا شيوه‌هاي انتقادي و رويكرد‌هاي نقد ادبي، تبيين ارزش، سلامت نقدها، ميزان توفيق يا عدم توفيق منتقدان دربارة سپهري، مضامين اصلي نوشته‌ها و رويكرد‌ به آثار سپهري و… از آغاز تا سال 1376 در نشريه‌هاي ادبي فارسي، تحليل و بررسي ‌شود. در عرصه شعر معاصر، پس از نيما يوشيج بيش از هر شاعر ديگري ـ به افراط و تفريط ـ دربارة سهراب سپهري سخن گفته شده است. اين ستايش‌ها و نكوهش‌ها از زمان حيات اين شاعر نقاش تا به امروز ادامه دارد. ارتباط شعر و نقاشي سپهري، توجه شاعر به عرفان و فلسفه شرق، طبيعت‌گرايي، سادگي و صميميت در شعر، عدم كاركرد سياسي ـ اجتماعي، مفاهيم انتزاعي، زبان و سبك بيان از موضوعاتي است كه مضامين غالب نقدها را تشكيل مي‌دهد. در اين ‌ميان منتقداني كه بر اساس اظهار نظر‌هاي علمي ـ پژوهشي به شعر و هنر اين شاعر معاصر نقاش پرداخته‌اند، انگشت شمارند. علاوه بر اين بسياري ازديدگاه‌ها، گرته برداري و تقليد از آثار ديگران است. نگارندگان اين مقاله بر اين باورند كه بايد نقدهاي منتقدان را نيز به محك نقد زد و عيار آنها را مشخص كرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        19 - قصة چهار مرغ خليل در متون تفسيري و عرفاني
        فریده  داودی مقدم
        دربارة مضمون آية 260 سورة بقره كه در آن خداوند زنده كردن مردگان را از طريق كشته و زنده شدن چهار پرنده به حضرت ابراهيم(ع) نشان مي‌دهد، مفسران و عارفان سخنان بسياري گفته‌اند. عارفان از اين قصة قرآني كه غالباً براي اثبات معاد جسماني و حشر مردگان به كار مي‌رود، تفسيري روحا چکیده کامل
        دربارة مضمون آية 260 سورة بقره كه در آن خداوند زنده كردن مردگان را از طريق كشته و زنده شدن چهار پرنده به حضرت ابراهيم(ع) نشان مي‌دهد، مفسران و عارفان سخنان بسياري گفته‌اند. عارفان از اين قصة قرآني كه غالباً براي اثبات معاد جسماني و حشر مردگان به كار مي‌رود، تفسيري روحاني كرده‌ و گاه به آن جنبه‌اي كاملاً نمادين و تمثيلي بخشيده‌اند كه نظير اين تعابير در متون تفسيري غير عرفاني هم ديده مي‌شود. در اين تحقيق، اين قصه از متون مختلف تفسيري و عرفاني استخراج و وجوه افتراق و اشتراك آنها و ديدگاه‌هاي متفاوت مفسران عارف و غيرعارف دربارة آن بررسي و تحليل شده است. اين تحقيق نشان مي‌دهد برخي از مفسران قرآني در تفسير خويش تحت تأثير متون منثور صوفيه بوده‌اند. همچنين، نمايانگر توانايي، خلاقيت و تلاش عرفا، مفسران و شاعران در راه پروراندن معاني مختلف ملهم از قصه‌هاي رايج قرآني و افزودن نكات بديع و تأويل‌هاي زيبا و شورانگيز روحاني به اين قصه‌ها و روايات است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        20 - حضرت محمد(ص) در نگاه تأويلي شمس‌الدين محمد تبريزي
        مصطفی  گرجی
        در مجموعه ادب فارسي به ويژه متون عرفاني كمتر متني يافت مي‌شود كه از تقریر احوال پيامبران و قصص آنان بي‌بهره باشد. يكي از اين متون كه هم در رو ساخت و هم در ژرف ساخت از اين موضوع متأثر است؛ مقالات شمس است در اين اثر به مناسبت ذهن تأويل‌گراي مؤلف حوادث مندرج در تاريخ زندگي چکیده کامل
        در مجموعه ادب فارسي به ويژه متون عرفاني كمتر متني يافت مي‌شود كه از تقریر احوال پيامبران و قصص آنان بي‌بهره باشد. يكي از اين متون كه هم در رو ساخت و هم در ژرف ساخت از اين موضوع متأثر است؛ مقالات شمس است در اين اثر به مناسبت ذهن تأويل‌گراي مؤلف حوادث مندرج در تاريخ زندگي پيامبران تأويل و گفتارهاي ايشان بنا بر باور مؤلف تفسير شده است. تقرير در اين مقالات يا بر سبيل استدلال و برهانِ محكم و براي تفهيمِ ديدگاه مؤلف و يا از باب تبرك و بر سبيل توارد ذهني و يا به قصد معرفي انسان كامل در تمام ابعاد است كه در اين ميان حضرت محمد(ص) را نمونه متعالي چنين انساني معرفي مي‌كند. در اين مقاله مؤلف با اين نگاه به اوصاف حضرت محمد(ص) در مقالات شمس پرداخته و خلاف آمد عادت‌هاي شمس را در اين زمينه نشان داده است. نكته قابل تأمل اينكه شمس در اين اثر، از عمومي‌ترين مباحث در حوزه نبوت تا پرسش از برخي تابوها را مطمح نظر داشته كه در برخي از موارد بديع و هنري است. مفاهيمي چون مقايسه خودِ مؤلف با پيامبران و بعضاً مخالفت با آنها، شبهه در برخي از احاديث، مقايسه ضمني مولانا با پيامبر اسلام و... از اين قبيل است. عمده‌ترين اوصاف حضرت محمد(ص) در مقالات شمس؛ همه علوم معلوم محمد(ص)، ارزش قرآنِ صامت به قرآن ناطق، تعظيم قرآن نه به خاطر خداوند كه به خاطر محمد(ص)، ميهمان خاص خداوند، محمد(ص) معشوق در لباس عاشق، نور محمديه، پيامبر باز سپيد سلطان ازل و مردمان ديگر مرغان سرگردان، استغراق تام، عدم استغناي حق از محمد(ص)، علم لدني و... هستند كه تحليل و تفسير آنها در اصل مقاله آمده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        21 - درآمدي به معرفت‌شناسي جديد عرفان
        حسن  شاهی‌پور
        نوشتار حاضر، در سه بخش با عناوين عرفان و علم، عرفان و منطق و عرفان و دين، به بررسي نظريه‏هاي معرفت‏شناختي جديد در باره عرفان مي پردازد. در بخش عرفان و علم سخن بر سر اين اصل است كه معرفت‏شناسي جديد عرفان، به تبع معرفت‏شناسي جديد دين، در دامن معرفت‏شناسي جديد علم پرورش مي چکیده کامل
        نوشتار حاضر، در سه بخش با عناوين عرفان و علم، عرفان و منطق و عرفان و دين، به بررسي نظريه‏هاي معرفت‏شناختي جديد در باره عرفان مي پردازد. در بخش عرفان و علم سخن بر سر اين اصل است كه معرفت‏شناسي جديد عرفان، به تبع معرفت‏شناسي جديد دين، در دامن معرفت‏شناسي جديد علم پرورش مي‏يابد. در اين بخش، چندين نظريه با دسته‏بندي محتوايي مورد مطالعه قرار گرفته‏است؛ نظريه‏هايي كه از مفهوم عينيت، به عنوان قاعده بحث، تلقّّّي تحديدي ارائه مي‏كند يا تلقّي توسعي قريب و يا تلقّي توسعي بعيد. بخش عرفان و منطق نيز، به مطالعه چندين نظريه ديگر در باره نسبت ميان اين دو پديده مى‏پردازد تا از اين رهگذر، جنبه‏هاي عقلاني و غير عقلاني تجربه عرفاني را بررسي نمايد. اين بخش با طرح سه دسته نظريه غيرمنطقي، منطقي و فرامنطقي بودن اين نوع تجربه پايان مى‏پذيرد. در بخش رابطه دين و عرفان نيز دو تلقّي از دين؛ يعني سنت ديني و تجربه ديني مبناي دو نظريه در رد و قبول نسبت ميان آن دو قرار مي‌گيرد تا در كنار نظريه سوم؛ يعني فرا ديني بودن تجربه عرفاني، نمايانگر تشتت آرا صاحب نظران در اين زمينه باشد. به طور كلى، مي توان گفت درباره نسبت عرفان با علم، منطق و دين سه دسته نظريه قابل شناسايى است: نظريه‏هاى نفيى كه معتقد به غير علمى، غير منطقى و غيردينى بودن تجربه عرفانى هستند. نظريه‏هاى اثباتى كه به علمى، منطقى و دينى بودن اين نوع تجربه باور دارند و نظريه‏هاى تباينى كه آن را فراعلمى، فرامنطقى و فرادينى مي‌دانند. بى‏گمان، از اين ميان، نظريه‏هاى دسته سوم كه معرفت‏شناسى جديد عرفان در واپسين گام‌هاي پيشرفت بدآنها دست يازيده ‏است، با تجربه عرفانى، همسويى بيشترى دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        22 - آغاز شعر عرفاني فارسي
        علیرضا  فولادی
        گفتار حاضر به‌ بررسي‌ دو نظريه‌ در باره‌ شعر عرفاني‌ فارسي‌ مي‌پردازد: يكي‌ نظريه‌ «تكامل‌گرايانه»‌ كه‌ پيدايش‌ اين‌ نوع‌ شعر را نتيجه‌ تكامل‌ شعر زهدي‌ مي‌داند و ديگري نظريه‌ «انسجام‌گرايانه»‌ كه‌ پيدايش‌ آن‌ را تابع‌ پيوستاري‌ از زمينه‌ها و پيشينه‌ها مي‌شمارد. مطالعه چکیده کامل
        گفتار حاضر به‌ بررسي‌ دو نظريه‌ در باره‌ شعر عرفاني‌ فارسي‌ مي‌پردازد: يكي‌ نظريه‌ «تكامل‌گرايانه»‌ كه‌ پيدايش‌ اين‌ نوع‌ شعر را نتيجه‌ تكامل‌ شعر زهدي‌ مي‌داند و ديگري نظريه‌ «انسجام‌گرايانه»‌ كه‌ پيدايش‌ آن‌ را تابع‌ پيوستاري‌ از زمينه‌ها و پيشينه‌ها مي‌شمارد. مطالعه‌ پيشينه‌‌ شعر عرفاني‌ فارسي‌ در شعر غيرعرفاني‌، نثر عرفاني‌ عربي‌ و فارسي‌، شعر عرفاني‌ عربي‌ و شعر عرفاني‌ فارسي‌، اين‌ گفتار را به‌ عرصه‌اي‌ براي‌ عرضه‌ هرچه‌ روشن‌تر نظريه‌ انسجام‌گرايانه‌ تبديل‌ كرده‌است‌. اين‌ بحث‌ با معرفي‌ چند تن‌ از آغازگران‌ اين‌ نوع‌ شعر خاتمه‌ مي‌يابد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        23 - نفي خوشنامي و استقبال از بدنامي نزد اهل تصوف
        رضا  شجري
        گريز از نيكنامي و استقبال از بد نامي و رسوايي، يكي از ويژگي‌هاي مكتب رندي و عرفان عاشقانه است كه در گفتار عارفان و آثار شاعران و رفتار رندان و قلندران بدان توجه و توصيه شده است. جامه شهرت، بافته‌اي پرآفت است و رنگ عجب و ريا و كبر و كيا را بر قامت طاعات و عبادات مي‌پاشد چکیده کامل
        گريز از نيكنامي و استقبال از بد نامي و رسوايي، يكي از ويژگي‌هاي مكتب رندي و عرفان عاشقانه است كه در گفتار عارفان و آثار شاعران و رفتار رندان و قلندران بدان توجه و توصيه شده است. جامه شهرت، بافته‌اي پرآفت است و رنگ عجب و ريا و كبر و كيا را بر قامت طاعات و عبادات مي‌پاشد و چهره اخلاص و يكرنگي را مي پوشاند؛ لذا مبارزه با اين صفت نفساني همواره يكي از دغدغه‌هاي عارفان شوريده و رندان وارسته و حقيقت‌جو بوده است و راه‌ها و رياضت‌ها و مجاهدت‌هاي گوناگوني براي شكستن شيشه نام و ننگ و غرور و شكوه مريدان خويش توصيه كرده‌اند. بيان اين راه‌ها و بررسي علل و علامات اين آفات در قالب حكايات و امثال و اشعار بزرگان و عارفان به ويژه عطار و مولانا و ابوسعيد ابوالخير زمينه‌هاي بحث اين مقاله را تشكيل مي‌دهند. بي شك كسي‌ مي‌تواند خويش را از چشم خلق بيفكند و مدح و ذمشان در نظرش يكسان باشد كه حق در نظرش بزرگ جلوه كند و جز به او نينديشد و جز براي او نگويد، نخواهد و نكند. تحصيل اين فضايل نيز آسان نيست و جان بر سر كسب آن مي‌سوزد؛ اما آنچه مي‌تواند نام و ننگ را به باد دهد، بادة عشق است، حاصل نوعي معرفت شهودي است كه عاشق را ناخوآگاه در كمند جذبه خويش گرفتار مي‌سازد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        24 - حماسه عرفاني، يكي از انواع ادبي در ادبيات فارسي
        حسینعلی قبادی
        به رغم ناسازگاريهايي كه ظاهراً و در نگاهي كلي ميان موضوع «حماسه» و «عرفان» به چشم مي‌خورد، متون «حماسي» و «عرفاني» در زمينه‌هاي مختلف با هم سازگار و همسانند. نگارنده بر اين باور است چون متون حماسي و عرفاني هر دو زاييده تخيل، قدرت هنري، خلاقيت و ذوق اديبان هستند، پيش و ب چکیده کامل
        به رغم ناسازگاريهايي كه ظاهراً و در نگاهي كلي ميان موضوع «حماسه» و «عرفان» به چشم مي‌خورد، متون «حماسي» و «عرفاني» در زمينه‌هاي مختلف با هم سازگار و همسانند. نگارنده بر اين باور است چون متون حماسي و عرفاني هر دو زاييده تخيل، قدرت هنري، خلاقيت و ذوق اديبان هستند، پيش و بيش از آنكه مربوط به حوزه‌هاي انديشه و تفكر گوناگون باشند، فن ادبي و زاييده‌اي زيبا از توان هنري خالقان ذوقمند به شمار مي‌آيند. اين همسانيها ـ لااقل در عرصه ادبيات فارسي ـ به ويژه در آبشخورهاي اسطوره‌اي، نماد سازيها و تصوير آفريني‌ها از آرمانهاي بلند انساني، پيامها و بن‌مايه‌هاي متنو‌ّع خود را نشان داده‌اند. افزون بر آن، در مسير تحول تفكر فلسفي ايراني، «حماسه عرفاني» يكي از پرمايه‌ترين شاخه‌هاي انديشه در اين سرزمين بوده است و آثار سهروردي مـَثـَل اعلي و نمونه كامل آن به شمار مي‌آيد. ورود بن‌مايه‌ها، حتي روايتها و تصويرها و اسطوره‌هاي متون حماسي در متون ادبي فارسي ـ از جمله منطق‌الطير عطار ـ شواهد ديگري براي اثبات اين مدعاست. در اين مقاله اين تلاقي‌ها و همساني‌ها به اجمال بازشناسانده شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        25 - مقايسه مفهوم واژه‌ها در عالم سنت و دوران مدرن
        علي  حسين‌پور
        در كنار انواع سه گانه‌اي كه براي "حماسه" برشمرده اند (حماسه اسطوره اي و ملي, حماسه تاريخي, حماسه ديني) مي توان نوع چهارمي نيز براي آن در نظر گرفت و آن, "حماسه عرفاني" است. اين نوع از حماسه را بايد در سروده هاي صوفيانه و عارفانه فارسي كه پس از قرن پنجم هجري سروده شده است چکیده کامل
        در كنار انواع سه گانه‌اي كه براي "حماسه" برشمرده اند (حماسه اسطوره اي و ملي, حماسه تاريخي, حماسه ديني) مي توان نوع چهارمي نيز براي آن در نظر گرفت و آن, "حماسه عرفاني" است. اين نوع از حماسه را بايد در سروده هاي صوفيانه و عارفانه فارسي كه پس از قرن پنجم هجري سروده شده است, سراغ گرفت. در اين گونه از حماسه, صوفي يا عارف چونان قهرمان يا پهلواني با نفس اماره و ددان و ديوان درون خويش به نبرد مي پردازد و در جنگ و جدالي سخت و خونين آنها را فرو مي‌شكند. تجلي بارز اين گونه از حماسه را در غزليات و مثنويهاي عارفانه و قلندرانه سنايي و عطار و به‌ويژه در ديوان غزليات مولانا شاهد هستيم. مقاله حاضر پس از بحث و بررسي درباره مفهوم و ماهيت حماسه عرفاني, به بازتاب اين گونه از حماسه در ديوان غزليات مولانا ـ شمس نامه ـ مي پردازد و مسأله حماسي بودن عرفان مولانا را در سه حوزة "روحيه و شخصيت حماسي", "تخيل و ذهنيت حماسي" و "زبان و بيان حماسي" مولانا با ارائة شواهد و نمونه هاي متناسب مورد مطالعه قرار مي دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        26 - اندیشه‌های کلامی در باب توحید در آراء اعتقادی بهاء‌ولد
        محمودرضا  اسفندیار
        کلام و عرفان از امّهات علوم اسلامی به شمار می روند و هر چند در روش اختلاف دارند و هر یک از منظر خاص خود به طرح مباحث دینی پرداخته اند، در موضوعات متعدد مشترکند. «بهاء ولد» که از عارفان قرن ششم و هفتم هجری است، از جمله عارفانی است که در «معارف»، اثر یگانه اش که تنها راه چکیده کامل
        کلام و عرفان از امّهات علوم اسلامی به شمار می روند و هر چند در روش اختلاف دارند و هر یک از منظر خاص خود به طرح مباحث دینی پرداخته اند، در موضوعات متعدد مشترکند. «بهاء ولد» که از عارفان قرن ششم و هفتم هجری است، از جمله عارفانی است که در «معارف»، اثر یگانه اش که تنها راه شناخت شخصیت علمی و معنوی اوست، ضمن بیان اندیشه های عرفانی خود نیم نگاهی نیز به مباحث اعتقادی و کلامی داشته است. بهاءولد از پایگاه یک عارف و عالم اشعری و با پیروی از روش عرفانی به طرح موضوعات کلامی پرداخته و به حل مشکلات دینی در اصول عقاید از قبیل توحید، اسما و صفات الهی، جبر و اختیار، امکان رؤیت خدا، تعدد ادیان و... توجّه کرده است. طرح مباحث مختلف کلامی از سوی بهاءولد، متأثر از بعد عرفانی شخصیت وی است. او تحت تأثیر روش‌شناسی و معرفت شناسی عرفانی و بدون تعصب ورزی بر مذهب کلامی خویش، با ظرافت و مهارت، مباحث مهم کلامی را تبیین کرده است. بر این بنیاد، نزدیکی و هماهنگی روش عرفانی و کلامی در اندیشة بهاء ولد، علی رغم تمایز و اختلاف ذاتی آنها قابل توجه است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        27 - گفتمان‌های رایج روزگار سهروردی و برساخت روایی مونس‌العشاق
        غلامرضا شمسی پارسا یعقوبی جنبه سرایی
        شیخ اشراق اندیشه‌های حکمای شرق و غرب عالم را به هم ترکیب کرد و حاصل از این ترکیب را خمیرة ازلی نام نهاد. او در یکی از رسالات رمزی خود با نام مونس‌العشاق یا فی حقیقة‌ العشق، نام موجودات صادر از عقل اول را تغییر داده و با نام شخصیت‌ها و رخ‌دادهای داستان عاشقانه -عارفانه ی چکیده کامل
        شیخ اشراق اندیشه‌های حکمای شرق و غرب عالم را به هم ترکیب کرد و حاصل از این ترکیب را خمیرة ازلی نام نهاد. او در یکی از رسالات رمزی خود با نام مونس‌العشاق یا فی حقیقة‌ العشق، نام موجودات صادر از عقل اول را تغییر داده و با نام شخصیت‌ها و رخ‌دادهای داستان عاشقانه -عارفانه یوسف و زلیخا درآمیخته است. محقّقان با تأثر از نگاه اشراقی شیخ به تحلیل فلسفی- عرفانی این روایت پرداخته‌اند، بی‌آنکه به جنبه‌های سیاسی و اجتماعی مندرج در ژرف‌ساخت این اثر توجه نشان دهند. رخ‌دادهای اجتماعی و سیاسی و به‌طور کلّی بافت موقعیّت و متن، فرض وجود اندیشه‌های سیاسی و ایدئولوژیک شیخ را در آثار او و از جمله در این اثر تقویت می‌کند. تحلیل این قصّه با روش تحلیل انتقادی گفتمان در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین نشان می‌دهد که سهروردی در این قصّه، سه گفتمان اصلی رایج در عصر خود را که در متون عرفانی با اصطلاحات «شریعت»، «طریقت» و «حقیقت» تجلّی یافته‌اند، توصیف و نقد کرده است و با انتخاب شخصیت‌ها، مکان‌ها، هم‌آیی‌ها، تضادّ معانی و جنبه‌های استعاری و رمزی، گفتمان گروه دوم را بر دو گروه دیگر تفوّق می‌بخشد. گفتمان گروه دوم رمزی از تعلق گفتمانی خود او است که غالب کردارها و گفتارهایش در قالب شخصیت مثالی عشق و شخصیت تاریخی زلیخا پدیدار شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        28 - بنیاد اسطوره‌ای استعارة مفهومی مرگ در مثنوی معنوی
        علی‌رضا شعبانلو
        در عرفان اسلامی، مسیر عمدة رسیدن به شناخت حقیقت و اتصال به آن، مرگ است. مرگ، مرغ جان را از قفس تن می‌رهاند و به زندگی معنا می‌بخشد و مقصد و مقصودش را مشخص می‌کند؛ از این رو مرگ ثمره و میوة زندگی است. این تفکر در برخی از اساطیر نیز وجود دارد. مولوی از جمله عارفانی است که چکیده کامل
        در عرفان اسلامی، مسیر عمدة رسیدن به شناخت حقیقت و اتصال به آن، مرگ است. مرگ، مرغ جان را از قفس تن می‌رهاند و به زندگی معنا می‌بخشد و مقصد و مقصودش را مشخص می‌کند؛ از این رو مرگ ثمره و میوة زندگی است. این تفکر در برخی از اساطیر نیز وجود دارد. مولوی از جمله عارفانی است که در تصویر سیمای مرگ، از اندیشه‌های اساطیری بهره برده است. در این مقاله با استفاده از روش و نظریة استعاره مفهومی، استعاره‌های حوزه مرگ را در مثنوی مولوی کاویدیم تا بدانیم چه نسبتی میان اندیشة مولوی دربارة مرگ با اندیشه‌های اسطوره‌ای وجود دارد و نقش باورهای اساطیری در تعریف مسیر سلوک عرفانی چیست. دریافتیم که مولوی چون اغلب عرفا، مرگ (به‌ویژه مرگ بی‌مرگی) را در چارچوب «سفرِ بازگشت و بالارونده به سوی اصل/ حق/ حقیقت» شناخته و پرداخته است و از این رهگذر، راه سلوک عرفانی را بازنموده، و مرگ را روش شناخت حقیقت و نیل به عرفان معرفی کرده و نقش مهم آن را در فرایند دریافت معرفت الهی و سلوک عرفانی نشان داده است. مبنای این استعاره، اصل دوگانگی جان و تن در باور به ثنویت ایرانیان باستان است که در منطقة آسیای غربی و شمال آفریقا و جنوب اروپا گسترش یافته بود تا این که از خرقة «مُثُل» افلاطون سر برآورد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        29 - تحلیل تصویر کنشگری خداوند در باب کشاورزی، از اسطوره تا عرفان
        مژگان زرین فکر مریم صالحی نیا
        تصاویرِ خدا حاصل تلاش‌های ذهن بشر برای شناخت بهتر وجودی رازناک و قدسی است. یکی از این تصاویر برجستۀ خدا در گسترۀ تخیّل نامحدود بشر، «خدایِ کشاورز» است که از آن می‌توانیم تحت عنوان کنشگری خداوند در باب کشاورزی یاد کنیم. این تصویر، در بطن تصاویر قلمرو روییدنی‌ها، جنبه‌ای چکیده کامل
        تصاویرِ خدا حاصل تلاش‌های ذهن بشر برای شناخت بهتر وجودی رازناک و قدسی است. یکی از این تصاویر برجستۀ خدا در گسترۀ تخیّل نامحدود بشر، «خدایِ کشاورز» است که از آن می‌توانیم تحت عنوان کنشگری خداوند در باب کشاورزی یاد کنیم. این تصویر، در بطن تصاویر قلمرو روییدنی‌ها، جنبه‌ای از کنش و عملکرد خدا را در خلقت عینی و ملموس می‌کند. کنشگری خدا در حوزة کشاورزی، در متونی که مَحمل تصویرسازی برای خدا هستند، علی‌رغم حضور پویایی که دارد، تحولات و دگرگونی‌های چندی را پشت سر گذاشته است. نوشتار پیش رو با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تحلیل بوطیقای استعاره، این تصویر را در اساطیر، متون مقدس و عرفان بررسی کرده‌است. در اساطیر، آفرینش خدا در عملکرد الهه باروری و ایزد میرای گیاهی در قالب چرخش فصول تبیین می‌شود. در متون مقدس این کنش به اهورامزدا، یهوه، خدایِ پدر و الله متناسب با بافت حاکم بر هر متن واگذار می‌شود و در عرفان هم این کنش به شکلی متنوع و جامع با محوریت انسان، به تصویر کشیده می‌شود. نتایج بررسی نشان داد که این تصویر، سیری چرخشی را از طبیعت بیرون به طبیعت درون انسان و از طبیعت عینی به طبیعت انتزاعی پیموده است. همچنین گسترش دامنۀ اختیار و سیطرۀ خدا بر جهان و انسان از مواردی است که در دگردیسی این تصویر به چشم می‌خورد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        30 - گونه‌شناسی کرامات اولیا
        محمد رودگر
        موضوع اصلی در تمام تذکره‌ها و مناقب‌نامه‌های صوفیه، کرامات است. کرامات، پدیده‌هایی ذاتاً ناشناخته یا کمتر شناخته‌شده‌ هستند که از اسباب خفیة غیبی و فراطبیعی برخوردارند. غفلت از بازشناسی، تعریف، طبقه‌بندی و مبانی عرفانی دربارة آنها، بسیاری را به انکار این واقعیات سوق داد چکیده کامل
        موضوع اصلی در تمام تذکره‌ها و مناقب‌نامه‌های صوفیه، کرامات است. کرامات، پدیده‌هایی ذاتاً ناشناخته یا کمتر شناخته‌شده‌ هستند که از اسباب خفیة غیبی و فراطبیعی برخوردارند. غفلت از بازشناسی، تعریف، طبقه‌بندی و مبانی عرفانی دربارة آنها، بسیاری را به انکار این واقعیات سوق داده است. یکی از مقدمات لازم برای بازشناسی کرامات، شیوه‌های گوناگون طبقه‌بندی آنها است. طبقه‌بندیِ پدیده‌ای که بشر نمی‌تواند به کشف تامة علل آن پی ببرد، موضوع پیچیده‌ای است که مورد توجه عرفا، صوفیه و اندیشمندان بوده است. با این حال، در متون عرفانی طبقه‌بندی‌های علمی و جامعی از کرامات گزارش نشده است. بیشتر این متون به برشمردن نمونه‌ها و مصادیقی فهرست‌وار از کرامات اکتفا کرده‌اند. کرامات گاه در میان خوارق عادات طبقه‌بندی شده‌اند و گاه در میان خودشان. پژوهش حاضر به طبقه‌بندی کرامات در میان خودشان اختصاص دارد و بیش از پانزده طبقه‌بندی قدیم و جدید، از حیثیات مختلف، در آن بررسی شده است؛ طبقه‌بندی فهرست‌وار، طبقه‌بندی کلان، طبقه‌بندی‌های ریخت‌شناسانه و طبقه‌بندی حسّی و معنوی. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        31 - بازشناخت احوال عرفانی و شیطانی به روایت «ترزا آویلایی» و «مولوی»
        بخشعلی قنبری
        از منظر نگرش‌های معنوی، یکی از تقسیم بندی‌های احوال درونی انسان، عرفانی و شیطانی است. شناخت این احوال به ویژه احوال عرفانی و شیطانی از مباحث مهم معرفت شناسی عرفانی بوده، خود عارفان هم به این امر تفطن داشته اند. «ترزا آویلایی» (1515- 1582 م.) و «مولوی» (604- 672 ق.) در آ چکیده کامل
        از منظر نگرش‌های معنوی، یکی از تقسیم بندی‌های احوال درونی انسان، عرفانی و شیطانی است. شناخت این احوال به ویژه احوال عرفانی و شیطانی از مباحث مهم معرفت شناسی عرفانی بوده، خود عارفان هم به این امر تفطن داشته اند. «ترزا آویلایی» (1515- 1582 م.) و «مولوی» (604- 672 ق.) در آثارشان کم و بیش به این امر پرداخته اند. استخراج و مقایسۀ نظرهای این دو عارف می تواند در شناخت احوال حقیقی و کاذب عرفانی کمک شایانی کند. بررسی این مسئله نشان می‌دهد که هر دو عارف، منشأ اصلی احوال حقیقی عرفانی را خدا و منشأ احوال کاذب را شیطان و توهم آدمی می دانند و با عروض احوال عرفانی، تسلّیّاتی هم برای انسان ارزانی می شود که آنها هم به دو دسته عرفانی و شیطانی تقسیم می شوند. ظاهراً هم ترزا و هم مولوی، هر دو بر این نظرند که احوال اصیل ناظر به آینده، قابلیت تحقق دارند، اما احوال کاذب در حد اموری ذهنی یا بیانی باقی می مانند. سخنان ترزا در این زمینه دقیق تر و جزئی تر از مولوی است. هر دو عارف در مواردی برای تشخیص احوال حقیقی از احوال کاذب، آزمودن شخصی را پیشنهاد می کنند؛ يعني تا زماني كه خود شخص چنين احوالي را از سر نگذراند، نمي‌تواند ساير موارد را تشخيص دهد. مولوی در این زمینه از تشخيص اصالت يك حال عرفاني از طريق حال عرفاني ديگر یاد می کند که با نظر ترزا شباهت دارد. به اعتقاد هر دو عارف، احوال حقیقی، انسان را از اسارت دنیا رها می سازد، در حالی که احوال کاذب، انسان را اسیر دنیا و خواهش های نفسانی می‌کند. بهره گیری از معیارهای آشکار نبودن القائات دروغين و شباهتشان به رؤيا، در دسترس بودن احوال کاذب و دور از دسترس بودن احوال عرفانی و امکان راستی آزمایی آنها در نماز و نیایش می تواند در تشخیص این احوال کمک کند. غيرمنتظره، انتساب ناپذیر بودن احوال ناب به خود و معطوف ساختن توجهات انسان به خدا، تقویت اخلاق و دین داری، از شاخصه های احوال عرفانی است. در بیان این شاخص ها، ترزا دقیق و جزئی نگر و مولانا اغلب کلی نگر است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        32 - بررسی معرفت‌شناسی عرفانی در آثار منظوم و منثور عبدالرحمن جامی
        راحله میرآخورلی قدرت الله خیاطیان عظیم حمزئیان
        در عرفان اسلامی، پاره‌ای مباحث دربارة معرفت شناسی وجود دارد. وجه ممیزة عرفان اسلامی از سایر نحله‎های عرفانی، جایگاه بلند و استوار معرفت در آن است. نورالدین عبدالرحمن جامی، ادیب و عارف قرن نهم هجری، نیز به مسئله معرفت و مباحث مرتبط با آن پرداخته است. سؤال اصلی این است که چکیده کامل
        در عرفان اسلامی، پاره‌ای مباحث دربارة معرفت شناسی وجود دارد. وجه ممیزة عرفان اسلامی از سایر نحله‎های عرفانی، جایگاه بلند و استوار معرفت در آن است. نورالدین عبدالرحمن جامی، ادیب و عارف قرن نهم هجری، نیز به مسئله معرفت و مباحث مرتبط با آن پرداخته است. سؤال اصلی این است که جامی چه مسائلی را از این علم و در چه حدّ و حدودی بیان کرده است؟ این پژوهش به شیوة توصیفی ـ تحلیلی در آثار او صورت گرفته و نتایج به‎دست‎آمده حاکی از آن است که معرفت، امری موهبتی از جانب خداست و مبنای سلوک و نتایج سلوک به شناخت حقّ وابسته است؛ به نحوی که واصل به معرفت حقیقی کسی است که به مرتبه فناء فی الله و بقاءبالله رسیده باشد. جامی دربارۀ درجات معرفت و جایگاه حسّ، عقل، قلب و کشف و شهود مباحثی مهم را در این باب بیان کرده است. از منظر او، مرتبه معرفت انسان تا به آنجاست که با تجلیّات حقّ می‌تواند بر احوال عین ثابته خود آگاهی یابد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        33 - تحلیل و تبیین دلایل واسوخت از فخر در شعر شاعران خودستا (خاقانی شروانی، عرفی شیرازی، طالب آملی)
        غلامرضا  کافی
        «واسوخت از فخر یا ضد فخر» به‌عنوان موضوعی نویافته، حاصل درنگ در شعر شاعران خاقانی شروانی، عُرفی شیرازی و طالب آملی است که بیش از دیگران از مفاخره در شعر خود سود بردهاند و منظور از واسوخت از فخر آن است که شاعرِ مغرور و خودستا در مواضعی از سخن، دست از مفاخره و گران‌تنی بر چکیده کامل
        «واسوخت از فخر یا ضد فخر» به‌عنوان موضوعی نویافته، حاصل درنگ در شعر شاعران خاقانی شروانی، عُرفی شیرازی و طالب آملی است که بیش از دیگران از مفاخره در شعر خود سود بردهاند و منظور از واسوخت از فخر آن است که شاعرِ مغرور و خودستا در مواضعی از سخن، دست از مفاخره و گران‌تنی برمیدارد و برعکس یا به فروتنی و تواضع زبان میگرداند یا آنکه ملول و دلشکسته گلایه و واگویه را مشق میکند. این مقاله نشان داده است، تغییر سه موقعیت سیاسی اجتماعی و معرفتی و سِنّی سبب واگشت از فخر میشود. در این مقاله ضمن اشاره به حیاتِ سه شاعر و دلایل خودستاییشان، تغییر سهگانۀ موقعیت آنان که سبب گرایش به ضدفخر شده است، با شواهد متعدد از شعرشان تحلیل و بررسی شده است. بازماندن از مناصب و موهبتها و انقلاب درونی شاعران، به همراه گذرِ عمر به‌عنوان سه واکنش مهم در رفتار شاعران خودستا، رفته‌رفته آنان را از تفاخر به‌سمت تواضع کشانده و واگشت از فخر را در شعرشان رقم زده است. یافته‌ها نشان می‌دهد در هر سه شاعر، هر سه موقعیت باعث رویگردانی آنان از تفاخر می‌شود همچنین بیشترین فراوانی در فخریه و واسوخت از آن، در شعر خاقانی، سپس طالب آملی دیده می‌شود و عرفی در مرتبۀ بعد قرار دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        34 - شالوده‌شکنی در مقالات شمس تبریزی
        محمود خرم آبادی علی اکبر   افراسیاب پور علی  فتح اللهی
        این مقاله با تحلیل عناصر شالوده¬شکنی از دیدگاه «دریدا» به تشریح این عناصر در مقالات شمس پرداخته و می‌کوشد تا تکثر معنایی را در خدشه¬دار کردن انگاره¬های متافیزیکی مطرح‎شده در فلسفة غرب بازسازی کند و به معناهایی تازه از متن دست یابد. مقالات شمس تبریزی این ظرفیت را دارد که چکیده کامل
        این مقاله با تحلیل عناصر شالوده¬شکنی از دیدگاه «دریدا» به تشریح این عناصر در مقالات شمس پرداخته و می‌کوشد تا تکثر معنایی را در خدشه¬دار کردن انگاره¬های متافیزیکی مطرح‎شده در فلسفة غرب بازسازی کند و به معناهایی تازه از متن دست یابد. مقالات شمس تبریزی این ظرفیت را دارد که با تعلیق-های پیاپی معنایی، دال¬ها و نشانه¬های بی¬شماری را برای معناهای متکثر حاصل کند. نویسندگان با روش توصیفی- تحلیلی بر اساس رویکرد شالوده¬شکنی دریدا، برخی از این انگاره¬ها مانند نفی تعریف واحد حقیقت، مرگ مؤلف، نشانه-شناسی پساساختارگرایی، ایدئولوژی غالب متن از طریق نفی تقابل¬ها و ارزش¬ها و... را تدقیق کرده‎اند. در مقالات شمس، در حوزة نفی تعریف حقیقت واحد، حقیقت، امری مطلق و واحد تلقی نمی¬شود، بلکه در حوزة بحث¬های تأویلی قرار می‎گیرد و هر کس دریافت خاص خود را از آن دارد. شمس برعکس دیدگاه¬های لوگوس¬محور افلاطونی، خرد و عقل¬گرایی را در راه حقیقت، کاملاً ناقص معرفی می¬کند و آن را حجاب راه سالک می¬بیند. او نوشتار و گفتار یا حضور و غیبت را در تقابل با یکدیگر قرار نمی¬دهد، بلکه فراتر از این دو، به طور کلی سخن و حضور را حجاب می¬داند. پرونده مقاله